به گزارش سراج24، سعید لیلاز، فعال سیاسی اصلاحطلب و از چهرههای اقتصاددان این جریان خاص سیاسی، اخیراً طی یادداشتی با عنوان «تمام مشکلات ناشی از تحریمها نیست» در روزنامه آرمان امروز نوشت:
در شرایط فعلی بیش از آنکه نیاز کشور به رویابافی برای روزهای پس از تحریم باشد، باید کارشناسان و صاحبنظران این موضوع را بررسی کنند که تحریم واقعا تا چه حد باعث مشکلات اقتصادی ایران بوده است.
او که این صحبتهای درست را در چند مقطع پس از اعلام توافق میان دولت یازدهم و کشورهای 1+5 تکرار کرده، همچنین به تعدادی از ضعفهای اقتصادی کشور در قبل از سالهای اخیر اشاره و تصریح میکند: تمام مشکلات اقتصادی ایران ناشی از تحریمها نیست.
لیلاز همچنین گفته است: وقتی میبینیم که در مقایسه شاخصهای مختلف اقتصادی تحریم نقشی اساسی نداشته و حرکت نزولی اقتصاد ایران از سالها قبل آغاز شده، بدان معناست که لغو تحریم تنها میتواند دریچههای جدیدی را باز کند و برای استفاده حداکثری از این فضا باید به دیگر حوزهها پرداخته شود.
*درباره صحبتهای لیلاز گفتنیهایی وجود دارد...
از جمله اینکه چگونه خود او که درباره فضای پس از توافق موقت ژنو در دو سال قبل صحبتهای عجیبی را بر زبان راند، اکنون منتقد رؤیابافی برای روزهای پس از تحریم شده است؟!
و اینکه تغییر 180 درجهای موضع توسط برخی چهرههای جریان خاص در هنگامه مقولات مرتبط با امنیت ملی (نظیر توطئه اوکراینیزه کردن ایران و به خیابان کشاندن مردم به بهانه تحریمها) چه معنایی دارد و ...
اما پاسخ این سؤالات را فعلا میگذاریم و میگذریم و در ادامه به ذکر مثالهایی میپردازیم تا مشخصتر شود چه کسانی طی دو و نیم سال اخیر درباره فضای پس از تحریم رؤیابافی کرده و اسم معیشت مردم را در کنار مذاکرات هستهای و چیزی به نام توافق نهایی قرار دادهاند؟!
در ادامه به تعدادی از این گفتهها اشاره میشود:
_سعید لیلاز (در اشاره به توافق موقت دولت در سال 92): به طور کلی معتقدم این مذاکرات بر وضعیت اقتصادی، به خصوص در حل و فصل مسایل کوتاه مدت حتما تاثیر مثبت خواهد بود. اقتصاد ایران اکنون دچار چالشهایی شده است که با در نظر گرفتن شرایط موجود میتواند مشکلات خود را رفع کند و بر معیشت مردم تاثیر بگذارد...در کوتاه مدت دریافتهای ارزی ایران بین 50 تا 100 درصد افزایش خواهد یافت و این نوید خوبی برای اقتصاد ایران است و میتواند در کنترل بازار تاثیر فراوانی داشته باشد...این توافق ما را قادر میکند که فوریترین مسایل معیشتی را حل کنیم و در صنایع مختلف مانند صنایع پتروشیمی پیشرفت داشته باشیم! (گفتوگو با سایت جماران)
_آقای هاشمی رفسنجانی: تحریمها پدر مردم را در آورده است. اکثر مردمی که مزدبگیر هستند تحریمها استخوانهای آنها را خرد کرده است. (در مراسم رونمایی از کتاب تاریخ جامع ایران)
_یکی از مقامات دولتی: تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود. (در مراسم گرامیداشت هفته محیط زیست)
_آقای هاشمی رفسنجانی در پاسخ به سؤالی پیرامون چیستی تأثیر توافق هستهای با وضعیت اقتصادی و اجتماعی ایران: «اولاً در ایران وضعمان به حالت عادی برمیگردد؛ ما در حالت عادی مشکلی در کشور نداریم؛ منابع زیادی در کشور هست که در ارتباط با همکاریهای خارجی میتوانیم هم بهتر نقد کنیم؛ هم بهتر بفروشیم و تکنولوژیهای جدیدی لازم داریم که بهفرض میتوانیم آنها را بیاوریم؛ روابط تجاریمان تقویت میشود؛ تولیدمان خیلی بالا میرود؛ ما الآن تقریباً 40 تا 50 درصد ظرفیت تولید نقد سرمایه گذاری شدهمان راکد است؛ یک دفعه تجارتمان چند برابر و تقویت میشود و ارتباطات جهانی ما تقویت میشود...در خارج هم که روابط عادی شود زندگی راحتتر میشود و ایرانیان در داخل و خارج احساس امنیت میکنند؛ در مجموع فکر میکنم بسیار مفید است» (مصاحبه با رسانه العهد)
_محمدرضا تابش (در اشاره به توافق موقت دولت در سال 92): توافقنامه ژنو موجب گشایش در وضعیت اقتصادی و معیشت مردم میشود. (طی نطقی در مجلس)
_محسن رهامی: «تحریمها و قطعنامهها کشور را فلج کرده و تا حل نشود نمیتوانیم حوزه اقتصاد کشور را 100 درصد حل کنیم»! (مصاحبه با خبرگزاری ایرنا)
_داود هرمیداس باوند: با لغو اولین گروه از تحریمها، فضا به کلی متفاوت خواهد شد. (طی یادداشتی در روزنامه شرق)
_ محسن صفایی فراهانی: در پایان هشت ساله دوره احمدینژاد... اقتصادی بحرانزده و نگرانکننده وغارت زده به ارث گذاشته شد!(گفتوگو با خبرگزاری ایلنا)
از این دست مثالها فراوان است و به روشنی به این سؤال پاسخ میدهد که چه کسانی درباره فضای پساتوافق و البته پیشاتوافق اقدام به رؤیابافی کردهاند.
کسانی که یقیناً خود به روشنی میدانستهاند اثر تحریمها بر اقتصاد ایران هیچگاه بیش از 30 درصد نبوده است اما شاید به دلایلی خاص، دست به رؤیابافیهای بزرگ زدهاند...
***
صفایی فراهانی:حکومت به عوامل خود اجازه هر رفتاری را میدهد!
چه کسی با دیدن ناجا نگران میشود؟ مردم یا صفایی فراهانی؟!
محسن صفایی فراهانی، فعال سیاسی اصلاحطلب و از نمایندگان مجلس ششم، در بخشی از گفتوگوی خود با شماره شنبه روزنامه اعتماد که درباره مقتضیات دولت مدرن! انجام شده، گفته است:
«در ایران اختیاراتی به عوامل حکومت داده شده است که اجازه هر رفتاری را به آنها می دهد»!
او افزوده است: وقتی دانسته و ندانسته راه تولید فکر و اندیشه و علم و هر دانایی به روش های مختلف بسته شود، چطور توقع داریم مدرنیته و رشد انسان ها در جامعه اتفاق بیفتد؟ اگر من نتوانم فکر کنم، نتوانم آن را بیان کنم و نتوانم ایجاد کنم، چطور خلاقیت در جامعه می تواند متجلی شود و چطور خالق اثر صاحب آن باشد؟ این سوال پیش می آید که اصلا چرا باید خلاق باشم؟ آیا به این فکر کردیم که در کشور فارابی و ابن سینا و فردوسی و سعدی و حافظ در سده اخیر، از نیروهای داخل کشور چند نفر عالم و دانشمند نخبه در سطح جهانی دارد؟
صفایی فراهانی همچنین در بخش دیگری از صحبتهایش نیز اظهار کرده است: در بیشتر کشورها وقتی مردم پلیس را می بینند احساس امنیت نخستین احساسی است که بهشان دست می دهد. چرا ما در ایران همیشه از پلیس نگران بودیم و هستیم؟!
*صفایی فراهانی هیچ مصداقی را برای اختیارات فراقانونی یا حتی قانونی عوامل حکومت که آنها را قادر میسازد دست به انجام هرکاری! بزنند ذکر نکرده و البته به نظر میرسد جیب او از این مصادیق فرضی هم خالی بوده است زیرا اساساً ادعای وی درباره نظام جمهوری اسلامی ایران صحیح نیست.
در ردّ ادعای صفایی فراهانی همچنین باید بیان کرد که تاکنون هیچیک از کسانی که در موضع ضدیت با نظام جمهوری اسلامی ایران قرار دارند و حتی کسانی که زمانی را در زندانهای سیاسی و امنیتی نظام به سر برده و هماکنون در خارج از کشور بهسر میبرند نیز اعتراف یا تصریحی مبنی بر اینکه در جمهوری اسلامی ایران رفتاری فراقانون یا ظالمانه با آنها صورت گرفته، نداشتهاند!
کسانی نظیر مازیار بهاری، سارا شورد، نظامیان انگلیسی دستگیر شده، عناصر ضد انقلاب، منافقین و... هیچیک مدعی چنین رفتاری در قابل فرضترین موضع رفتارهای ظالمانه نبودهاند.
وانگهی نه صفایی فراهانی و نه ما در حال سخن گفتن درباره یک گزینه نایاب و نامکشوف نیستیم؛ به این معنا که علیالقاعده در مملکت ایران، فقط صفایی فراهانی است که احساس «انجام هر عملی توسط عوامل حکومت» را دارد و بقیه چنین احساسی ندارند و اگر هم کسانی با صفایی همداستان هستند؛ قادر به اثبات حرف خود نیستند چرا که انجام هر عملی! مظاهر مشخصی دارد که نمیتوان آنها را ندید یا پنهان کرد.
او همچنین با استفاده از مدعای نادرست خود از این گفته است که چرا دیگر ابن سینا و فردوسی و سعدی نداریم!
این سخن نیز درست نیست زیرا اگر صفایی فراهانی عینک بدبینی به کشور خود را از چشم بردارد یقیناً او هم دانشمندان جوان هستهای، پزشکان ایرانی صاحب سبک در جهان، پژوهشگران مؤسسه رویان، فناوران عرصه هوا و فضای کشور و نوابغ ریاضی و فیزیک و شیمی را خواهد دید که اگرچه در مجامع ظاهراً علمی اما عموماً صهیونیستی غربی، عمداً نامی از آنها برده نمیشود اما ضرب دست آنها را در مدارهای ماهوارهای دور کره زمین، در فرستادن موجود زنده به فضا، در دستیابی به سرحدّات علوم هستهای، در تولید موجودات شبیهسازی شده و ... میتوان به عینه دید.
در اشاره به این سخن وی که گفته است چرا ما در ایران با دیدن پلیس نگران بودیم و هستیم نیز باید به تلخی اشاره کرد که این اظهارات صفایی فراهانی هم درست نیست و این بلیه علیالقاعده فقط ناظر به کسانی است که یا دچار سوء سابقه هستند و یا به دلیل ارتکاب به عملی غیر قانونی از بازوان نظارتی و قضایی نظام اسلامی در هراساند.
***
حرفی که ترکان پشت سر 800 هزارنفر زد...
قصهی 800 هزار نفری که از تیر چراغ برق بالا رفتند و استخدام شدند!
اکبر ترکان، دستیار رئیسجمهور و دبیر شورای هماهنگی مناطق آزاد در بخشی از مصاحبه اخیر خود با سایت جماران اظهار کرده است: الآن که ما دولت یازدهم هستیم 800 هزار نفر از کارکنان در طول دولت نهم و دهم به بدنه دولت اضافه شدهاند که ملاک و معیار ورودشان به دولت آزمون شایستگی و سواد و تحصیلات نبوده است.
او همچنین در پاسخ به این سؤال که «ورود این همه نیرو به نهاد ریاست جمهوری با چه ملاکی بوده است؟» گفته است: طرف از تیر چراغ برق بالا رفته پوستر برای دولت چسبانده حالا استخدام شده است. این افراد در پیکره دولت و جاهای مختلف نیز هستند.
ترکان در ادامه اظهارات خود تأکید کرده است که «اخلاق» یکی از محورهای کاری رئیس جمهور روحانی است.
*سؤالی که با خوانش این اظهارات ترکان به ذهن خطور میکند این است که چگونه هیچیک از دستگاههای نظارتی کلان، قوه قضائیه، ارگانهای امنیتی و نهادهای حراستی کشور متوجه چنین لشکرکشی بزرگ و تخلف بزرگ هشتصد هزار نفرهای نشدهاند و فقط ترکان توانسته به آن پی ببرد؟!
از سوی دیگر، چرا ترکان در مقابل این فساد بزرگ سکوت کرده و ترجیح میدهد فقط در گفتوگو با یک سایت خبری به رونمایی از آن بپردازد؟! اسناد ترکان برای این ادعا کجاست؟
همچنین است که ضمن تأکید بر ضربالمثل قدیمی «چاقو دستهی خود را نمیبرد» باید پرسید، دستیار ارشد رئیسجمهور بالاخره چه زمانی قصد دارد از این ادبیات خود که یا به آبگوشت بزباش در تحقیر صنعت کشور اشاره میکند و یا به بالا رفتن از تیر چراغ برق برای احراز شرایط استخدام! دست بردارد؟
این سؤالات البته به منزله نادیده گرفتن تخلفاتی استخدامی که معمولاً در هر دولتی رخ میدهد، نیست اما اینکه یک گستره عظیم، شامل گفتههای سخیف ترکان باشند؛ یقیناً امری است ناصحیح و نامنطبق با واقعیت.
منبع:فارس